سلام بر دوستان گرامی مدت ها بود به دلیلی نتوانستم بنویسم ولی خوشحالم که خدا ی مهربان باز هم فرصت داد تا باشم تا بنویسم.از همه شرمنده هستم که احوال من را می پرسیدند و من فرصت نداشتم جوابی بنویسم.
در ماه اخیر اتفاق ها ی بسیاری افتاد و تلخترینش اتفاقی بود که دختر خانمی به خاطر حجابش به دست پدرش کشته شد و من امروز آمده ام از ایشان برای شما بنویسم.
جواهر چاغلایان در سال 1980 در یک خانواده ی لاییک به دنیا آمد. و توسط خانواده اش با همان طرز فکر بزرگ شد ولی از سال 1996 طرز تفکر خانوا ده اش را زیر سوال برد و ان ها را مورد انتقاد قرار داد که زندگی که در پیش گرف ته اند مشکل دارد و قطعا خدا انسان ها را برای چند روز خوب زدگی کردن و خوب پوشیدن و خوب غذا خوردن نیافریده پس آفرینش یک حکمتی دارد که خانواده از آن غافل هست.
و با این حرف ها یی که زد مورد مورد مسخره خانواده شد. ولی او اعتنا یی به مسخره شدن ها نکرد و راه خودش را پیدا کرد و از آنجا یی که دانش آموز موفقی بود برای ادامه ی تحصیل در دانشگاه به خارج از کشور رفت تا با ازادی بتواند با رعایت حجاب درس بخواند و در رشته ی پزشکی فارغ التحصیل شد و به ترکیه برگشت و معاینه خانه ای باز کرد و مشغول طبابت ولی از طرف خانواده مورد آزار و اذیت مخصوصا از طرف پدر که تو با این افکار مسخره ات ما را بی ابرو کردی با این پوشش مسخره و دهاتی ات ما را در بین دوستان کوچک و با این نماز خوندن ها آرامش ما را از ما گرفتی و کسانی را به خانه می آوری که ما همیشه از آنها فرار می کردیم.... بحث ها ادامه داشت تا اینکه روزی پدر به مطب دکتر جواهر می اید و از او می خواهد حجابش را بردارد و بحث و جدل بیشتر می شود و پدر او را تهدید می کند که شلیک خواهد کرد .دختر از ترس جانش از مطب فرار می کند و به خیابان می رود ولی متاسفانه دکتر جواهر با شلیک گلوله ای بر زمین می افتد و دو نفر دیگر که قصد دفاع از ایشان را داشتند زخمی می شوند...... متاسفانه روز نامها این خبر را مانشت نکردند و به شکل یک مشکل خانوادگی نشان دادند و آنها ی هم که نوشتند اینطور نوشتنداین خبر را : اسلامی که خانواده ای را ویران کرد!
جواهر زیبایی که در ذهن و قلبت داشتی با تیری که پدر نامردت به سرت زد درخشش بیشتری گرفت!
حال تو به ایمان ی که داشتی به مقام شهادت رسیدی و شاهد دلها ی داغدار ما هستی
جهادی که برای حجاب شروع کردیم حالا با یک شهید دیگرزیباتر شده اشت.
نمی دانم کسانی که با حجاب تو و من دشمنی دارند با دیدن بدن غرق به خون تو سر مست از خوشحالی به آسمان رسیدند یا نه؟
ولی مطمئنم عفتت که به پاکی ایمانت بود ترا به عرش بلند الهی رساند و روسری خونین تو شاهد بر این حقیقت است.
جواهر عزیزم من تو حالا در آن دنیا تازه مهمانی. در وطنت به خاطر حجابت محکوم بودی، محزون بودی ولی عزیز دل همه ی ما می دنیم در آنجا مغفوری، مسروری و به مقامی که داری مغروری....
خوش به حالت در بین دلها ی که معمور شدهاند مهمانی در اینجا تحقیر می شدی ولی در اون جا روی دست و عزیز هستی.در اینجا همیشه مورد نا حقی قرار گرفته بودی ولی می دانیم یکی از ستارگان پر نوری هستی که همیشه در آسمان حقیقت خواهی درخشید.شاید هم آنقدر چهره ات نورانی شده که اهل بهشت از همدیگر می پرسند این تازه وارد که اینقدر غرق نور است کیست؟ و چرا اینقدر عزیز است؟
چواهر ای دختر سمبل عفت!
این دنیا ی پیر آسیه ها یی که به دست شوهر فرعونشان کشته شده اند را دیده است
ابراهیم ها یی که از طرف پدر بت سازشان طرد شده اند را دیده است.
لوطی را که توسط همسرش فدا شد را دیده است...
اما دنیا دختر با ایمانی را که به خاطر ایمانش به خاطر عقیده ی پاکش به خاطر حفظ عفت و قداستش به خاطر اینکه می خواست آنطوری که اسلام می خواهد زندگی کند و به دست پدر جلاد و خونخوارش کشته می شود را ندیده بود ولی این اتفاق را توسط توتجربه کرد و شاهد شد.
ای شهیده ما در کشورمان با محرومیت ها خشونت ها و حقارت ها یی که می بینیم مورد امتحان قرار می گیریم اما امتحان تو شکل دیگری بود تو باید توسط پدری که از بی دینی بصیرتش بسته شده بود باید امتحان می شدی....
امتحان تو چقدر سخت تر بود!!!!
ما به وحدت با همفکرانمان خودمان را از خطر ها یی که منتظر ما بودند محافظت می کردیم. با همدلی و هفکری چاره ای برای مشکلاتمان پیدا می کردیم.
ولی تو چی؟؟؟؟وقتی خسته از ظلم جامعه به خانه می آمدی تازه مصیبتت تازه می شد.
همیشه در خبر ها بود که فرزندانی نا خلف والدین خود را می کشند و این تراژدی کهنه ایست اما در سایه ی ایدوئولوژی لاییک دنیا با تراژدی از نوع جدیدی آشنا شد . پدر لایک قاتل فرزند مومن.بله این چنین پدران که خدا را بندگی نمیکنند چه راحت و با افتخار دست به قتل فرزندشان می زنند.
جواهر جان لائیک ها شریک پدرت از ترس بیداری افکار به خواب رفته قتل تو را کوچک نشان دادند یک اتفاق ساده و اختلاف خانوادگی....
از ترس از گفتن حقیقت مانع شدند و نخواستند کسی بفهمد دختری که به خاطر حجاب با هزاران سختی در دیار غریب پزشکی خوانده و آمده بود تا به بشریت خدمت کند چه قدر مظلومانه ستاره ی امیدش خاموش شد.
بله عزیز آنها همیشه همین طوری هستند از ظلمی که بر مومنین می رود خوشحال شده و آن را بی اهمیت نشان می دهند.....و ظالمین را با کف زدن و سوت زدن هایشان تشویق می کنند....و حالا هم در مقابل این جنایت فقط سکوت سکوت سکوت.....واگر کسی هم بخواهد حرفی بزند و واقعیت را بگوید در نطفه خاموش می کنند ولی در همین جا
قول می دهیم قول می دهیم قول می دهیم
قول شرف می دهیم ما نخواهیم گذاشت این اتفاق غریبانه فراموش شود.....
عزیز دل میدانیم دیگر غصه ی این دنیا را نمیخوری
چرا که بشارت خدا را که به مومنینش داده را دیدی و از اینکه از این امتحان الهی پیروز و سربلند بیرون آمدی رو سفید و خوشحالی....چون چه قدر زیبا گفته خدا ی مهربانم :
فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض، فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذو فی سبیلی و قاتلوا و قتلو لاکفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتهاالانهار ثوابا من عند الله والله عنده حسن الثواب.(آل عمران195)
چواهر به خاطر خودت خوشحال باش و شادی کن چرا که این حق توست.
جواهر می رسد روزی که روسری ها ی ما دختران برای لاییکها کفن خواهد شد .الیس الصبح بقریب
http://www.youtube.com/watch?v=LLRv9NAbAZE
در آخر وبلاگ کنار لیست کل یادداشتها تواشیح بسیار زیبا یی به زبان ترکی استانبولی برایتان گذاشتم .امیدوارم از گوش کردنش لذت ببرید.
جشن پیروزی
و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله
یاد داشتی از قاهره
سلام اول
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :92025