بسم الله الرحمن الرحیم
سلام می کنم خدمت همه ی خواهران و برادران مسلمانم
خیلی تشکر می کنم که زخمت کشیدید و مطلب من را خواندید و با نظر هایتان من را دلگرم کردید.
وقتی که اولین متن را نوشتم روز چهار شنبه بود 17بهمن روزی بود که فردای آن روز خیلی برای ما مهم بود چون قرار بود فردا در مجلس در دو مرحله تصمیم مهمی گرفته شود شاید علیه ما بود و همه ی امید ها ی ما را خاموش می کرد شاید هم له ما بود همان نتیجه ای که منتظر آن بودیم.شماره ی معکوس شروع شده بود و هر چه که عقربه های ساعت جلوتر می رفت اضطراب ما بیشتر می شد.وقتی که برنامه ها ی تلویزیون را می دیدیم با اینکه امیدمان بیشتر بود ولی انگار خبر تلخی برای ما داشت و آن اینکه همه تصمیم گرفته بودند قانونی که راه با حجاب ها را به مجلس باز می کند تصویب نشود .هر کانالیکه می زدیم همه اعتراض داشتندخب نمیشه بیشتر از این هم انتظار داشت بیشتر کانالها ی خصوصی بودند و طرفدار نظام لاییک ودیدن برنامه های این کانالها استرس ما را بیشتر می کرد چون خیلی تند و خشن حرف می زدندو حتی آقای دنیز بایکال که مخالف شدید آزادی حجاب هستند سخنرانی کردند و حکومت را به کودتا ی نظامی تهدید کردند. گفتند: آقای طیب اردوغان و همه ی طرفدارانش خودشان را برای کودتا آماده کنند برای رفتن بر بالای دار اعدام آماده کنند و چادر سفیدشان(کفن) را بغل دستشان آماده نگهدارند. آقای طیب هم در سخنرانی دیگری جواب دادند : شیوه ی سخنرانی آقای بایکال اصلا مثل یک دموکرات نیست .تهدید می کند؟ ما در این راه خودمان را برای همه ی چیز آماده کردیم و زمانی که قدم در این راه گذاشتیم به مردم مسلمان خودمان قول دادیم. برای عمل به قولمان همه خطرات را قبول می کنیم.و خیلی خیلی صحبت ها ی دیگر می توانم بگویم یک دوئلو بود .
آن شب با دوستان در منزل ما جمع بودیم که تلفن زنگ زد و دوستی در آن طرف گوشی بود گفتند: همه ی دوستان تصمیم گرفتند صبح ساعت سه نیم بلند شوند و در کل ترکیه دعا ی جوشن بخوانند و از خدا کمک بخواهند روزه بگیرند تا شاید فرجی باشد.و از ما هم خواستند هر کی را می توانیم از این مساله خبر دار کنیم.ما هم از این طرح استقبال کردیم ومشغول زنگ زدن و همین طرح زیبا خیلی به ما انرزی داد واقعا در چنین موقعیتی فکر کردن به این که ما کاری را انجام می دهیم که رضایت خداست ما را دلگرم کرد.به همه زنگ زدیم و همه را مطلع کردیم. وچون دیگر خیلی دیر شده بود از دوستانم خواستم امشب در خانه ی ما بمانند کنار هم باشیم و دعا را دسته جمعی بخوانیم و دوستانم هم قبول کردند . به همه شب بخیر گفتم و همه رفتند تا بخوابند..من که اصلا خوابم نمی برد گفتم برای سحری غذایی برای دوستان عزیزم حاضر کنم . خیلی آهسته کار می کردم تا کسی از خواب بیدار نشوند ولی دیدم دوستانم یکی یکی در آشپز خانه آمدند و گفتند ما هم نمیتوانیم بخوابیم و آها هم کمک کردند و خیلی زود کارمان تمام شد و کاری نبود گفتیم دعا ی توسل بخوانیم؟با اینکه چند تا از دوستانمان سنی بودند آنها هم نشستند و دعا را شروع کردیم دیگر شاید درست نباشد که در مورد حالت روحیه ی آن دقایق خودمان را بنویسم تا ریا نشود ولی فقط می توانم بگم خیلی دعا ی دلچسبی شد و حتی دوستانمان که سنی بودندگفتند :از این دعا برای ما هم بدید خیلی روحانی است طعم و مزه ی دیگری دارد. ما این دوستان خودمان را هم دوست داریم و کتاب ها ی زیادی به انها می دهیم تا بخوانندو حتی بعضی از آنها می گویندما دیگر سنی نیستیم ما شنی هستیم یعنی که ش اول شیعه را کسب کردیم بله بلاخره آن رووز سحر را صبح کردیم و روز بیشتر دعا می کردیم و خبر ها را دنبال می کردیم تا اینکه ساعت هفت شب در خبر فوری که از تلویزیون ها پخش شد گفتند: در مرحله ی اول لغو ممنوعیت حجاب در دانشگاه ها با اکثریت رای نمایندگان مجلس مورد قبول قرار گرفت و دور دوم رای گیری به روز موکول شد. خلی خبر خوشحال کننده ای بود نمیدونید چقدر خوشحال شدیم .مثل این که عید بود همه بهم زنگ می زدیم و تبریک می گفتیم.و دعا کردیم که خدا این شادی ما را به یاس تبدیل نکند. باز هم رفتیم سراغ تلویزیون تا ببینیم عکس العمل ها چی خواهد بود؟ می دیدیم همه تاسف می خورند و می گویند متاسفانه ترکیه با این کار قدم به قدم از دموکراسی فاصله خواهد گرفت عده ای گریه می کردند و می گفتند :اولین پایه ی نظام لاییک شکسته شدو در مدت کوتاهی در تلویزیونها تمامی مردم را برای روز شنبه به راهپیمایی دعوت کردند و بیایند و اعتراض کنند . جالب است بدانید مردم مسلمان ترکیه مدت دو سال است که به طور متوالی در زمستان و تابستان در گرما و سرما هر هفته شنبه ها در کل ترکیه در هر شهرها برای حمایت از حجاب راهپیمایی می کنند و میتینگ دارند.و لایکها درست مکانهایی را برای تجمع انتخاب کرده بودند که مسلمان ها در آنجا جمع می شوندخب معلوم بود می خواهند آشوب بپا کنند و در گیری ایجاد کنند . خب وزارت کشور راهپیمایی همیشگی ما را کنسل کرد و اجازه نداد تا از درگیری جلو گیری کند. روز شنبه که شد از طرفی در مجلس داشت رای گیری می شد و از طرفی دیگر لائیکها از ساعت نه صبح در میدان صحیه جمع شده بودند و شعار می دادند ومی گفتند ما اجازه نخواهیم داد این قانون تصویب شود .ما اجازه نخواهیم داد ترکیه ایران شود.ما اجازه نخاهیم داد ترکیه مالزی شود و ...تلویزیونها ی بزرگ هم که در میدان بودند پخش مستقیم داشتند از مجلس و منتظر آخرین خبر بودند خب همان روز سفارت چمهوری اسلامی ایران هم نمایشگاهی داشت به مناسبت دهه ی فجر که در همان نزدیکی محل راهپیمایی بود ما و دوستان هم برای شرکت در این نمایشگاه رفته بودیم در نزدیکی میدان بودیم همه ی لایک ها شعار می دند و پرچم ها را تکان می دادند و خیلی مطمئن بودند که نمایندگان مجلس از این ازدهام خواهند ترسید و قانون را تصویب نخواهند کرد که حدود ساعت پانزده گوینده ی تلویزیون برنامه را قطع کرد و گفت :برای دریافت خبر فوری به مجلس وصل می شود همه ی میدان غرق سکوت شد و همه به گوش ما هم کناری رفتیم تا ببینیم چه می شنویم و بالا خره فوری از تلویزیون ها پخش شد .مجری اخبارگفت: مجلس قانون لغو ممنوعیت حجاب را از دانشگاها تایید کرد و از این پس دختران دانشجو بدون هیچ مانعی می توانند در کلاسها ی درس حاضر باشند. در آن لحظه آنقدر خوشحال بودیم وقتی دور خودمان را نگاه کردیم دیدیم کسی نبود در اطرافمان که شادی خودمان را با آنها تقسیم کنیم قدم هایمان را تند تر کردیم تا به نمایشگاه خواهران و برادران مسلمان ایرانی برسانیم در انجا بود که هم بیست و نهمین سال پیروزی انقلاب را و هم پیروزی خودمان را یک جا جشن گرفتیم. جای همه ی دوستان خالی
جشن پیروزی
و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله
یاد داشتی از قاهره
سلام اول
بازدید دیروز: 2
کل بازدید :92108